نـقـد فـیـلــم هـالــیوودی

نقد فیلم خارجی نقد فیلمهای هالیوودی سینمای هالیوود

نـقـد فـیـلــم هـالــیوودی

نقد فیلم خارجی نقد فیلمهای هالیوودی سینمای هالیوود

super 8


نقد و بررسی فیلم

Super 8

سوپر8



مطمئنا یکی از دلایلی که سوپر 8 به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تابستون امسال شناخته شد ؛ کمبود آثار قابل توجه و قطعا حضور مشترک جفری جیکوب آبرامز ( معروف به جی.جی آبرامرز ) و استیون اسپیلرگ بود ولی به نظر من نهایتا با فیلمی نسبتا خوب و نسبتا راضی کننده طرفیم و سوپر 8 به هیچ وجه ، فیلمی عالی و یا یکی از بهترین آثار علمی تخیلی این سال ها نیست مخصوصا این که سوپر 8 علی رغم تمام نکاتی که اشاره خواهد شد ، حرف جدیدی برای گفتن نداره .


مهم ترین مشکل فیلم در فیلمنامشه ، شاید حضور کاراکترهای نوجوون مخصوصا با بازی های خوب ، جذاب و نسبت به بقیه آثار امسال تازه و متفاوت باشه اما درگیری و کشش چندانی هم نداره مثلا رابطه ی نسبتا عاشقانه بین جو و آلیس ؛ البته که به دلیل سادگی و معصومیت بازیگرهاش و تبحر آبرامز و اسپیلبرگ ، لطیف شده اما در هر صورت جدی نیست خصوصا که رابطه جو و آلیس در نیمه دوم بیشتر در یه بستر حادثه ای قرار داره تا درام .

به عنوان مقایسه در رابطه بین دو کاراکتر اصلی می شه به فیلم زیبای Let Me In اشاره کرد ؛ رابطه بین دو کاراکتر نوجوون (اوون و ابی ) واقعا خیلی خوب و این حس عاطفی بین اونها در حد خودش عالی بود و به جهت در مسیرِ داستانِ اصلی بودنِ سکانسهای تریلر و بستر درامی که بر کل اثر حاکم بود ، این رابطه در طول فیلم خیلی قشنگ و باورپذیر شده بود ؛ اما اینجا همون طور که گفتم ، چون به نوعی دو داستان وجود داره و صحنه های اکشن و تریلر فیلم ربطی به دو کاراکتر اصلی نداره و صرفا فیلم رو جذاب تر کرده ؛ این رابطه خیلی جدی و خوب در نیومده.

 

اما سوپر 8 مشکل مهم تر دیگه ای هم داره ؛ این مشکل جدی ، داستان دوم فیلمه که در اصل بخش اکشن، تریلر و علمی تخیلی کار رو شامل می شه . نیمه دوم فیلم به لحاظ راز آلود بودن و برخی صحنه های دلهره ای خوب و جذاب بود مخصوصا سکانسی که اون موجود به پسری که در پمپ بنزین کار می کرد ، حمله کرد ؛ نمای دوربین از بالا و مانعی چرخان که به طرز جالب و حرفه ای قرار داشت و سکانس جذابی بود که وجه معمایی فیلم رو حفظ می کرد .

 از طرفی اینجا با موجودی طرفیم که سازندگان تا آخر فیلم یه نمای کامل و روشن از ظاهر و ترکیبش نشون نمی دن و بر عکس چیزی که نمونه هایی مثل E.T و District 9 داشتن ؛ در اینجا این موجود اصلا پرداخت شخصیتی نشده و تنها چیزی که بهش نمیاد فضایی بودنه و در بیشتر صحنه ها به شدت وحشی و خونخواره و حتی نخوردن جو قابل پیش بینی بود و نوع برخورد ارتش با این موجود و کشته شدن بدمن اصلی ، کلیشه ای بود اما مشکل اصلی ، خود این موجود و پرداخت ضعیف اونه که کیفیت فیلم رو به مراتب پایین آورده .

زمانی که پیش نمایشِ فیلم عرضه شد ، خیلی منتظر بودم که این موجود رو بالاخره ببینم ولی حالا این موجود که نصف فیلم روی دوش اونه چه به لحاظ طراحی و پرداخت کاراکتر و چه به لحاظ منطقی ناامید کنندست .

چندین سکانس اکشن هم وجود داره که مهم ترینش همون برخورد وانت و قطاره که خوب دراومده . البته در بخش جلو های بصری علی رغم هزینه نه چندان بالا اما کیفیت کار خوبه.

علی رغم اینکه پرداخت پدر جو نسبتا قابل قبوله اما  کاراکتر پدر آلیس به صورت جدی پرداخت نشده و بچه ها اون ها رو به حاشیه بردن و شاید به همین خاطره که وقتی در یک سوم پایانی ، پدر آلیس که مثلا آدم خوبی نبود ، بعد سال ها یه دفعه 180 درجه تغییر می کنه ؛ مخاطب خیلی این قضیه رو جدی نمی گیره و بیشتر نگران جو و آلیسه .

 

به عنوان حرف پایانی ؛ نکته بسیار مثبت و غافلگیر کننده سوپر 8 در تیتراژِ پایانیش بود ؛ نشون دادن فیلم ساخته شده توسط بچه ها که بیشتر سکانس های گرفته شدش رو توی طول فیلم دیدیم  و نتیجه نهایی که انگار واقعا یه فیلم کلاسیک آماتور بود و بسیار پرداخت خوبی داشت . شاید با کمی اغراق بشه کل فیلم و این سکانس پایانی رو در دو سمت یک ترازو قرار داد.

 


 


Capitan America : First Avenger






نگاهی به کاپیتان آمریکا : اولین انتقام جو


آخرین حلقه از ابرقهرمان های " انتقام جویان "


اگه با پیشینه این کاراکتر آشنا نباشید و فقط نقد این فیلم رو در سایت های دیگه خونده باشید ، حتما متوجه این نکته شدید که این ابرقهرمان ، آمریکائی ترین و قدیمی ترین قهرمان کمیک بوکیه و تقریبا فقط در آمریکا طرفدار داره چراکه حتی لباسش هم طرح پرچم آمریکاست اما فیلم ساخته شده به نحوی نیست که اگه شما یک غیر آمریکایی باشید نتونید با اون ارتباط برقرار کنید یا ازش بدتون بیاد ؛ در واقع کاپیتان آمریکا : اولین انتقام جو فیلم سرگرم کننده ایه ولی به لحاظ طرح داستانی ، شخصیت پردازی و حتی اکشن نه تنها قدمی رو به جلو نداره بلکه تماما از کلیشه ها استفاده کرده .

طرح تبدیل یک انسان خیلی معمولی به قهرمان ، کاملا عادی و بدون هرگونه پیچیدگی و ویژگی خاصی صورت گرفته و شاید تنها نکته قابل توجه این کاراکتر برخی کنایه های اون در طول فیلم و تبدیل از یه آدم کاملا نحیف به یه فرد عضلانی باشه . همون طور هم که مشخصه دغدغه اون کمک به مردم آمریکا و حس میهن پرستیه .

کارکتر بدمن فیلم ( اشمیت ) دو ویژگی مثبت داره وگرنه تقریبا هیچ حرف جدیدی چه به لحاظ شخصیت پردازی و دیالوگ ها نداره ؛ اولین ویژگی اون ، حضور بازیگر فوق العاده ای مثل هوگو ویوینگ ـه که جزء معدود بازیگرهای جهانه که اگه صورت واقعی خودش توی تصویر نباشه خیلی تاثیرگذارتر می شه چون صدای خیلی خاصی داره و می دونه چطور از اون استفاده کنه و ویژگی بعدی ، کندن ماسک و ظاهر شدن قیافه اصلی این کاراکتره که دیگه از اونجا به بعد باید بهش گفت جمجمه قرمز Red Skull  .

 

برای بخش درام ، فیلمنامه نویس دو کاراکتر قرار داده ؛ دوست کاپیتان آمریکا و پگی . دوست استیو به دلیل حضور پراکنده ، عدم شخصیت پردازی عمیق و مرگ قابل پیش بینی و سکانس نه چندان خوب مردنش نتونسته کمک خاصی به کلیت فیلم بکنه . رابطه بین استیو و پگی هم تا تقریبا اواخر فیلم بیشتر یه رابطه دوستانست ( البته پگی نسبتا کاراکتر دوست داشتنی دراومده ) و در پایان بندی هم که دیگه کلا رابطه عاشقانه ای وجود نداره و فقط اون دیالوگ جالب استیو راجرز برای مخاطب می مونه ؛ شاید از نگاه عامه پسند بودن بهتر بود این دو به هم می رسیدن ولی به دلیل حضور دوباره این کاراکتر در فیلم سال آینده ، این پایان بندی شاید درست تر و معقول تره .

یکی از بخشهای اساسی و مهم هر فیلم ابرقهرمانی ، بخش اکشنه . کاپیتان آمریکا صحنه های اکشن خوبی داره اما برعکس نظر برخی منتقدها که این سکانس ها رو شلوغ دونستن ، به شخصه بخش اکشن رو شلوغ و یا شلخته نمی دونم چراکه کارگردان اکشنها رو خیلی کنترل کرده و شاید همین باعث شده صحنه های اکشن فیلم ویژگی یا جذابیت برجسته ای نداشته باشن که دوست داشته باشید بیشتر از یکبار اونها رو تماشا کنید .

با این وجود یکی از نکات مثبت این فیلم که جلب توجه می کنه بخش طراحی های صحنه و کارگردانی هنریه که مخصوصا در بعضی سکانس ها خیلی خوب کار شده مثل سکانس تعقیب و گریز استیو در خیابون یا طراحی آسمان یا به طور کلی فضای بیرونی ، زمانی که کاراکترها سوار بر هواپیما هستن ؛ اگرچه به طور نمونه در همون سکانس دویدن تو خیابان دنبال قاتل ، تا حدی حضور CGI توی تصویر مشهوده .

 

در کل کاپیتان آمریکا یه اثر متوسط ولی قابل قبوله ؛ زمانی که فیلم رو می بینید متوجه می شید این فیلم بیشتر از اون که قضد معرفی یه قهرمان جدید و دوست داشتنی رو داشته باشه ؛ در حال حاظر بیشتر به دنبال اینه که مقدمه ای باشه برای حضور معقول تر و بهتر این کاراکتر در کنار بقیه دوستان ابرقهرمانی در فیلم سال آینده با نام Avengers که چند وقت پیش  تریلرش هم عرضه شد.

"یه نکته هم رو فراموش نکنید ؛ حضور ساموئل ال جکسون در صحنه هایی از فیلم مرد آهنی 2 و سکانس پایانی فیلم های تور و همین کاپیتان آمریکا . خود او هم در فیلم انتقام جویان حضور خواهد داشت "