The Cabin in the Woods

نقد و بررسی فیلم 

The Cabin in the Woods   کلبه ای در جنگل

فیلمی معمولی که فراموش ناشدنی شد

کلبه ای در جنگل همون طور که از پوسترش هم مشخصه ، متفاوت از فیلمهای معمول ترسناکه ولی می شه به جرئت گفت ، کلبه ای در جنگل یکی از متفاوت ترین آثار سال و در عین حال از متفاوت ترین فیلمهای دلهره آور – ترسناکی است که در طول این سالها ساخته شده چرا که در وهله ی اول دارای ژانر رازآلود هم هست و اگرچه ژانر علمی – تخیلی جزء ژانرهاش قرار نگرفته اما به میزان غلیظی در اون موجوده .

کلبه ای در جنگل در ظاهر از دار و دسته ی فیلمهای کلیشه ای ترسناکی است که در طول این چند ساله رواج پیدا کرده ، چند جوون به یه منطقه ی دورافتاده می رن و  بعد از شروع این گردش با خوشی و معمولا رابطه های فیزیکی ، یه نفر یا گروهی دخل تک تکشون رو میاره و معمولا در پایان ، همون کسی رو که اصلا روش حساب نمی کردید ، یا زنده می مونه و یا دیرتر از بقیه اعضای گروه می میره که معمولا از اون ، هیکلی تر و جذابتر هم هستن اما نقطه ی تفاوت فیلم دقیقا در بخش دیگشه .

فیلم نه تنها تعلیق مردن کاراکترها رو به خوبی ایجاد می کنه بلکه حس فهمین قضایای پشت پرده ، به شکلی دوبرابر باعث درگیر شدن مخاطب در فیلم می شه ، البته در این بین امکان داره نوع برخورد افراد داخل اون سازمان نامخشص ، کمی آزاردهنده باشه چرا که به نظر میاد روانی باشن و حتی شاید انتظار اینکه اون کاراکتر سیاه پوست توی سازمان در ادامه یه کارهایی بکنه هم وجود داشته باشه و یا بعد از گیر افتادن کاراکتر دِینا، انتظار ادامه ی فیلم با کاراکترهایی جدید و به شکلی دیگه ایجاد بشه اما فیلمنامه با برگردوندن کم و بیش احمقانه و غیرقابل باور یکی از کاراکترها ، دیگه در این 25 دقیقه پایانی شما رو دل تمام قضایای پشت پرده و نقطه ی تفاوت فیلم می بره و از اینجا به بعد ژانر تخیلی فیلم ظهور جدی پیدا می کنه و انواع و اقسام جلوه های بصری در تصویر حضور پیدا می کنن .

 بخشی که معنای انتخاب رو در اون سکانس اتاقک های تو در تو به چشم می بینیم واقعا استثنایی از آب دراومده چرا که این سکانس یه جورایی تمام فیلمهای ترسناکی تا به حال دیدیم رو زیرسوال می بره اما نقطه ی اصلی فیلم قطعا پایانش و تفاسیری که ارائه می ده؛ درسته که این پایان بندی و مخصوصا پلان نهایی ، ممکنه جاه طلبانه به نظر بیاد و حتی فیلمهای هم سطح خودش رو خیلی حقیر و ناچیز جلوه می ده اما کلبه ای در جنگل هیچ حد و مرز خاصی رو قائل نمی شه و سعی می کنه حقیقتی متفاوت رو نشون بده ، حقیقتی متفاوت از اونچه که تمامی بشر از ابتدای تاریخ به جز یه گروه خاص می شناختن ، این داستان و این نوع پایان ، کم و بیش من رو به یاد فیلم قطار گوشت شبانه محصول سال 2008 می اندازه که تا قبل از تفاسیر پایانی ، فیلم خیلی جذابی بود اما پایانش و تفاسیری که ارائه کرد علنا یه جورایی خود فیلم رو نابود کرد اگر چه خوشبختانه اینجا همچین اتفاقی نمی افته، چرا که روند فیلم حتی تا پلان نهایی هم غافلگیرکننده و تاثیرگذاره.

به قول پیتر دیبروژ ( منتقد ) " حفره های فیلمنامه انقدر هستن که افراد متعصب و سخت گیر اگر بخوان می تونن کل فیلم را زیر سوال ببرن " در واقع می شه گفت فیلم با هر پاسخی که ارائه می کنه ، سوال جدیدی در ذهن مخاطب شکل می ده اما ...

با تمام ایراداتی که می شه به فیلم وارد دونست ، کلبه ای در جنگل رو در مجموع اثری درگیر کننده و به شدت جذاب می دونم که شبیه هیچ کدوم از فیلمهایی که تا به حال دیدم نیست.