ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
شماها فکر می کنید من دیوونم .... پس خوب گوش کنید ..... یه طوفان تو راهه
پناه بگیر جزء آثار کمتر دیده شده ی سال 2011 ست و به خاطر ساختار و مضمون خاصش هم نمی شه با هیچ کدوم از آثار سال مقایسش کرد .
از همون سکانس آغازین ، حس اثری متفاوت به خوبی القا می شه تا مخاطب با جدیت به تماشای فیلم ترغیب بشه . پناه بگیر در ظاهر و لایه ی اول ، درامی معمولی و خانوادگیه و در لایه ی بعدی که اتفاقا سکانس آغازین اثر جزء همونه ، اثری تریلره که در برخی پلان ها مخصوصا با صداگذاری های قدرتمند ، بی شباهت به کارهای ترسناک نیست ؛ لایه ای که درامِ در ظاهر معمولیِ فیلم رو به چالش می کشه و اون رو خیلی بزرگتر و ویژه تر جلوه می ده .
تقریبا بیشتر بار فیلم بر روی دوش مایکل شانونـه و انصافا هم بازی تحسین برانگیزی از خودش به نمایش گذاشته و در تمامی دقایق خصوصا در سکانس داخل کلوب که عصبانی می شه ؛ شدیدا تاثیرگذاره و لایق نامزدی اسکار بود. ( کلا شاید امسال بهتر بود بیش از 5 نفر رو برای نامزدی بهترین بازیگر مرد نقش اصلی انتخاب می کردن )
جسیکا چستین که اخیرا از اون فیلم فوق العاده ی درخت زندگی رو دیدیم ، این بار هم در نقش مادری مهربان و همسری وفاداره ( البته قاعدتا نه به اون آرمان گونه ای توی فیلم مذکور ) و نقشش هم رو به خوبی و باورپذیر ایفا کرده.
دختر خانواده ناشنواست و قاعدتا از زبان اشاره باید برای ارتباط با او استفاده بشه که هم انجام این حرکات و هم عدم وجود دیالوگ برای این کاراکتر ، در کیفیت فیلم مخصوصا در سکانس نهایی ، تاثیر خیلی مثبت و ویژه ای داشته . با این که احتمالا اولین باره که این دختر جلوی دوربین ظاهر می شه ولی به خاطر درک درست کارگردان ، کارکردش توی تمام سکانس ها به اندازه و درسته .
لوکیشنِ به شدت زیبا و وسیع، همگام با کلیت فیلم انتخاب شده و نوع فضاسازی رویاهای کورتیس ( مایکل شانون ) به ویژه با وجود اله مان های جذاب و با کمک جلوه های بصریِ کاملا قابل قبول و باورپذیر ، اثری کامل تر و بی نقص رو پدید آورده .
یکی از نکات اصلی فیلمنامه پناه بگیر جلوتر بودن اون از مخاطب خودشه که این جلوتر بودن از سکانس آغازین تا سکانس پایانی بر فیلم حاکمه و در مجموع روند و ریتم فیلم با توجه به فیلمنامه و کارگردانی خیلی خوب و دقیق جف نیکولز ، هرگز از مسیر تعیین شده دور نمی شه .
در عین حال سیر روایی داستان ظاهرا ساده و در اصل هوشمندانه جلو می ره و از همین رو مخاطب می تونه با کاراکتر کورتیس در تمام روند فیلم همراه بشه و فکر نمی کنم جایی بر کاراکتر اصلی به دلیل رفتارهای غیرعاقلانه خرده بگیره یا شاهد از ریتم افتادگی فیلم بشه ؛ در واقع یکی از مهم ترین مزیت های پناه بگیر ، همین روند کاملا حساب شده و باورپذیر فیلمه .
از اولین سکانس فیلم ، حس کنجکاوی به دلیل اطلاع پیدا کردن از ماجرای اصلی در مخاطب ایجاد می شه می شه و از نیمه دوم به بعد در انتطار فرجام نهایی بودن ؛ در واقع پناه بگیر مثل پازلیه که باید در طول فیلم خیلی آروم این قطعه های پازل ها رو در کنار هم گذاشت و آخرین قطعه ی پازل ناگهان در سکانس پایانی پیدا می شه ، قطعه ای که وقتی تصویر نهایی ساخته می شه ، می تونه مخاطب رو به تحسین از اثر وادار کنه .
پایان فیلم هم نه تنها هوشمندانه و غافلگیرکنندست بلکه نه واقعا بازه و نه واقعا بسته ، شاید این بهترین سکانسی بود که می شد نشون داده بشه .
در کل پناه بگیر رو بدون انتظار و پیش زمینه ی خاصی دیدم و باید بگم فیلم بسیار خوبیست و جزء بهترین آثار سال 2011 قرارش می دم و جای بسی تاسفه که این فیلم حداقل در بین منتقدهای خودمون انقدر کم دیده شده .