نـقـد فـیـلــم هـالــیوودی

نقد فیلم خارجی نقد فیلمهای هالیوودی سینمای هالیوود

نـقـد فـیـلــم هـالــیوودی

نقد فیلم خارجی نقد فیلمهای هالیوودی سینمای هالیوود

سرنوشت خشمگین The Fate of the Furious


No More Fast , No More Furious

نقد و بررسی فیلم

The Fate of the Furious

سرنوشت خشمگین ( سریع و خشن 8 )

...

...

برای بررسی برخی فیلمها خصوصا آثار اکشن و کمدی ، ممکنه این تصور وجود داشته باشه که نباید خیلی به اونها سخت گرفت و از اونها انتظارات زیاد و همه جانبه ای داشت ؛ قطعا سطح توقع متفاوت از آثار مختلف در ژانرهای متمایز ، کاملا درست و منطقیه اما وقتی کیفیت فیلم گاها از معمولی ترین حالت ممکن هم تنزل پیدا می کنه و گویی تمام عوامل در بخش هایی از فیلم یا مانند اینجا در تمام فیلم ، دچار فقدان شعور سینمایی می شن (شاید هم مخاطبینشون رو عاری از این ویژگی می دونن) اتفاقی مانند هشتمین قسمت سریع و خشن با نام سرنوشت خشمگین یا هر عنوان مضحک دیگه ای پیش میاد.

 اگه در قسمتهای قبلی با داستانی شاید پیش پاافتاده ، غیرمنطقی اما کم و بیش قابل قبول و گاها جذاب و سرگرم کننده طرف بودیم اما در این مورد ، مشکل از ضعف یا بی منطقی داستان نیست ؛ مشکل در اینجاست که علنا داستانی در کار نیست ؛ رخدادهایی پوچ و احمقانه در کنار هم شالوده ی از پیش ویران شده ی اثر رو تشکیل دادن و همین ایراد اساسی باعث شده که جذابیت های اصلی فیلم برخلاف سایر قسمت ها در بخش های فرعی اون قرار بگیره مانند تقابل گهگاه هابز و دکارد شاو ؛ اگرچه ماجراهای حاشیه ای کاراکتر دکارد شاو و تغییر و تحول این کاراکتر هم انقدر زیاده که بیش تر به نظر میاد هجویه ای بر کاراکتر خودش در قسمت قبل باشه یا  وقتی نوبت به مهم ترین سکانس یعنی اکشن پایانی در روسیه می رسه ، تکه پرانی و حرکات رومن پیرس از مجموع این سکانس جذاب تر و بهتره چراکه سکانس شدیدا غیرقابل باوره و دلیلی برای دنبال کردن اون و نگران کاراکترها شدن وجود نداره.

یکی از دلایل جذابیت همیشگی سری سریع و خشن ، سکانس های ماشین سواری بوده که از دلایل اصلی ساخت قسمت اول سریع و خشن و توامان یکی از دلایل موفقیتش بود. فارغ از میزان تغییر و تحولات پیش امده در این کیفیت سواری در طول این سالها  ، قسمت هشتم نه تنها یک قدم پا رو فراتر نگذاشته بلکه علنا به بیراهه ای پرت رفته. برخلاف سری های قبل که گاها شاهد توانایی های رانندگی و قدرت کاراکترها پشت ماشین بودیم و ارزش خاصی می شد برای اونها قائل شد ، در اینجا  از همون فصل افتتاحیه غیرمنطقی و اغراق شده باید حدس زد که مخاطب اینجا با اثری غیرمعمول طرفه و در بین تمام سکانسهای غیرجذاب ماشینی ،  شاید بی انصافی بشه سکانس چشمگیر و بزرگ حمله ماشین ها در نیویورک را نادیده بگیریم که مرز جلوه های بصری و جلوه های ویژه میدانی اون چندان مشخص نیست . ضعف شدید دیگه این قسمت که بازهم عدم جذابیت رو به همراه داره ، کاراکترهای ابرانسان اونه ؛ موجوداتی! که نه تنها در قامت پیاده ، هیچ انسانی رو یارای مبارزه با اونها نیست ، بلکه توانایی های اونها به طور خاص دامینیک تا حدیه که به هیچ وجهی نمی شه اونها رو متوقف کرد ؛ در صورتیکه در سینمای ابرقهرمانی امروز برخلاف این جریان عجیب و حاکم بر سریع و خشن ۸ ، حتی ابرقهرمان ها دچار شکست و ضعف های جسمانی می شن.

نگارش بیشتر در مورد سریع و خشن ۸ مثل تماشای دوباره اون  کاری عبثه . سریع و خشن ۸ برای تماشای یکباره ، معدود پلان ها و سکانس های قابل توجهی داره  اما برخلاف ادعای وین دیزل که عقیده داشت ، این قسمت جاه طلبانه ترین ، سرگرم کننده ترین و بهترین سواری در بین این مجموعه است  ، باید اضافه کنم که این قسمت قطعا احمقانه ترین و بدترین فیلم این مجموعه و در واقع نسخه کودک-نوجوانانه سریع و خشنه و به حدی به کیفیت نسبی این مجموعه و خصوصا کاراکتر اصلی یعنی دامینیک ضربه زد که به عنوان یکی از دنبال کننده های این مجموعه ترجیح می دم همچنان فکر کنم سریع و خشن هنوز همون ۷ قسمته و قسمت هشتمی در کار نیست .


در همین رابطه بخوانید:

سریع و خشن 6

سریع و خشن 7




خشن/خشمگین 7 Furious

 Extremely Fast  ,  Incredibly Furious  

سری سریع و خشن با عمر فعلیِ 14 سالش ، همیشه جذابیتهای خودش رو داشته ، حتی در شماره های 2 و 3 که بیشتر به یمن یدک کشیدن این عنوان دیده شدن ، رگه هایی از این ویژگی رو می شه دید . حالا هفتمین فیلم جدا از اینکه نشون می ده هنوز هم می شه به سرعت و خشونت این سری اطمینان کرد ، پا رو فراتر از یه دنباله ی صرف گذاشته و علی رغم محبوبیت قسمت پنجم ، به نظر نگارنده این قسمت هفتمه که می تونه در کنار شماره های اول و چهارم (خصوصا با توجه به سال ساخت و جایگاه ) جزء بهترین های این مجموعه قرار بگیره ، قسمت هفتمی که مرگ پل واکر اون رو ماندگارتر از همیشه کرده...

سریع و خشن 7 با مقدمات پیش پاافتاده ای چون دزدی و پاک شدن سابقه و پیش آمد غیرمنطقی چون برگشت لتی در دو قسمت قبل ، این فرصت رو پیدا کرده تا به نوعی کامل ترین قسمت این مجموعه رو به نمایش بذاره ؛ در حقیقت تقریبا هر اونچه که  از ابتدا در این مجموعه وجود داشته و یا به نوعی اثری از خودش به جا گذاشته، در این قسمت گرد هم اومده. حتی وجه دراماتیک داستان در بیش ترین سطح این مجموعه قرار گرفته ؛ البته مشخصه که این وجه دراماتیک ، به دلیل خود کاراکترها و ساختار اکشن فیلم باورپذیره وگرنه نکته ویژه و چندان اثرگذاری در دیالوگ ها و شرح سکانس ها وجود نداره ؛ در این بین رابطه مستقیم میزان منطق داستان با میزان منطق سکانس های اکشن ، چندان مهم به نظر نمیاد چراکه این قسمت فروشی فراتر از تصور رو رقم زد و چندین رکورد رو هم به نام خودش ثبت کرد .

هیجان حاکم بر سریع و خشن 7 به نوعی با سکانس پایانی قسمت 6 و جملات دکارد شاو آغاز شد . خوشبختانه گروه کارکشته این مجموعه ، باز هم سنگ تموم گذاشتن و اینبار برعکس قسمت های قبلی به دلیل پراکندگی کاراکترها در دقایق انتهایی ، علنا چند اتفاق به صورت همزمان در جریانه که تاثیرفزاینده ای در کشش فیلم ایجاد کرده  . جیمز وان هم نشون داد که توانایی های بیشتری داره و علاوه بر نمایش انواع و اقسام رانندگی و پروازهای هیجان انگیز ، برخی بازیهای اون با دوربین ، تجربه ای جذاب تر از نبردها رو ایجاد کرد ، گرچه حفظ یکدستیِ اثرنهایی با قسمت 5 و 6 رو هم نباید نادیده گرفت . علاوه بر این ، سری سریع و خشن همیشه وجهی لذت طلبانه از زنان رو به نمایش گذاشته شده و عموما کاراکترهای اصلی زن هم به جز همراهی با قهرمانان ، نقش ویژه ای نداشتن اما در دو قسمت اخیر و با ورود مجدد لِتی (میشل رودریگز) و حضور جدی تر در سکانس های اکشن ، تک جنسیتی بودن این بخش تا اندازه ای کم رنگ تر شده .

دکارد شاو با بازی جیسن استاتام گرچه به لحاظ شخصیت پردازی حرفی برای گفتن نداره اما نه تنها موجب عرض اندام دوباره استاتام و حضور در یکی از پرفروش ترین فیلمهای تاریخ سینما شد ، بلکه به یمن ویژگی های استاتام در آثار گذشتش ، کاریزماتیک ترین بدمن این سری فیلمها رو به نمایش گذاشت و در طول فیلم هم یکی از دلایل جذابیتِ تقابل دام و دکارد که جزء بهترین لحظات هستن ، تقابل پایاپای اونهاست که این ویژگی حتی در دوئل های خودرویی اونها هم وجود داره  و حالا با حضور مجدد این کاراکتر در فیلم بعدی، باید دید ادامه این نبرد هیجان انگیز چگونه پیش می ره  .

 زنده موندن کاراکتر برایان با جملات پایانی و تجدیدخاطرات با قسمتهای قبلی که بخشی فرامتنی شده تاحدی با خود فیلم تضاد ایجاد می کنه اما شاید هم گروه تهیه فیلم تصمیم درستی در مورد این کاراکتر گرفتن چراکه با استفاده از ترفندهای مختلف ( به غیر از برخی پلان های محدود ) ، تقریبا امکان تمایزی نسبت به برایان واقعی و مجازی وجود نداره ؛ از طرفی بخش پایانی تاثیرگذارترین لحظات فیلم رو رقم زده و جدایی برایان از دام و حرکت دوربین در انتها ، این نگاه فرامتنی رو تکمیل کرده  ... ؛ پایانی که "برای پل" پایان کار بود ولی همچنان پایان کار این مجموعه نیست...


در همین رابطه بخوانید : 

نقد سریع و خشن 6