نـقـد فـیـلــم هـالــیوودی

نقد فیلم خارجی نقد فیلمهای هالیوودی سینمای هالیوود

نـقـد فـیـلــم هـالــیوودی

نقد فیلم خارجی نقد فیلمهای هالیوودی سینمای هالیوود

Hereditary موروثی


بهترین فیلم سال...


 

علی رغم اینکه موروثی به راحتی توان کسب عنوان بهترین اثر ترسناک سال رو داره  و حتی می شه اون رو یک اثر بدیع در سینمای ترسناک این چند سال اخیر به حساب آورد اما ارزش واقعی موروثی از دیدنگارنده بیش از این تعاریف ابتداییه اگرچه توامان بخشی از این قدرت و اثرگذاری فیلم  از دل یک مسیر فکری برگرفته از سینمای ترسناک کلاسیک نشات می گیره  ؛ این مسیر فکری که در ادامه بیشتر واکاوی خواهد شد ، همون قدر که در انتهای فیلم ؛ شوک عظیمی رو به مخاطب وارد می کنه ، به همون میزان  وابسته به نوع خاصی از کلیشه های ژانر ترسناکه ؛ گرچه همچنان در بازتعریف این کلیشه ها ، از ایجاد وجه تمایز و نمایش خلاقیت ها غافل نشده.



از پلان-سکانس ابتدایی که یکی از مضامین اصلی فیلم رو در برمی گیره تا پلان پایانی که به جمع بندی تمام مضامین می رسه ، هوشمندی و ظرافت فیلمساز یعنی اری استر که علاوه بر کارگردانی، نویسندگی رو هم به عهده داشته بر تک تک لحظات فیلم حکمفرماست و در اولین تجربه بلند سینمایی ، عملکردی به مانند یک کارگردان کارکشته داشته و با توجه به اینکه اثر بعدی استر هم در ژانر ترسناکه شاید بشه انتظار ظهور یک فیلمسازی مثل جیمزوان رو در ژانر ترسناک داشت با این تفاوت که سبک استر کمتر ویژگی های عامه پسندی رو به همراه داره .



 مجموع یک سوم ابتدایی ممکنه  انتظارات معمول از اثری ترسناک رو پاسخ نده خصوصا که استر عامدانه از ارائه اطلاعات کافی مانند گذشته نامعلوم مادر یا حتی ایجاد  لحظات ترسناک متعدد دوری می کنه و به صورت مداوم اطلاعات و نشانه های پراکنده ای ارائه می ده و از نکات مهمی که در جریان فیلم از ابتدا تا انتها وجود داره ، حفظ ویژگی معماگونه و نامشخص بودن ماجراهای پیش روی فیلمه ؛ در حقیقت نوع چیدمان اتفاقات ، تغییرات کاراکترها و محل پرسش بودن هدف نهایی فیلم ، یکی از دلایل حفظ موفق تعلیقه و تمام جزییات بصری یا دیداری فیلم به درستی در مسیر رسیدن به هدف نهایی هستن و عموم ترسی هم که مخاطب در جریان فیلم تجربه می کنه به غیر از برخی لحظات محدود ، بیشتر از ترسِ خود  کاراکترها از محیط پیرامون نشات می گیره .



موروثی نه به مانند سری فیلمهای احضار مملو از سکانس های ترسناکه و نه به اون سطح از محبوبیت خواهد رسید (شاید در طول زمان دست پیدا کنه) و نه به مانند آثاری همچون شب بخیرمامان به اثری بی سر و ته و پوچ تبدیل می شه ؛ موروثی جدا از اینکه به عنوان یک اثر ترسناک شناخته می شه ، در وهله اول  یک درام چندلایه و پیچیدست که جزییات و کیفیت بالای اون به اندازه ایه که حتی نامزدی اون در رشته های اصلی اسکار مانند کارگردانی یا بازیگری خصوصا برای ایفای نقش خارق العاده انی گراهام (تونی کلت) نه تنها تعجب برانگیز نخواهد بود که کاملا هم منطقی و درست به نظرمیاد.


 

فیلم حاظر همچون جد خودش یعنی بچه رزمری یا  حتی شبیه به اثر سوسپریا ساخته داریو آرجنتو و همین اواخر جادوگر ساخته رابرات اگرز، در دقایق پایانی کاری می کنه تا تمام تصورات مخاطب در مقایسه با انتظاراتش در ابتدای  فیلم فرو بریزه و  تماشاگر رو با یک دنیای غیرمعمول و ترسناک رو به رو می کنه ؛ دنیای خوفناکی که فیلمساز به صورت مداوم در طول فیلم  برمهره های بازی بودن کارکترهاش تاکید داره و به نظر همچون پیتر راه فراری از اون وجود نداره .

 دقایق پایانی  و گردهمایی در کلبه درختی نقطه ایه که نظرنهایی نسبت به فیلم رو تشکیل می ده و اگر مخاطب پیش از این با جریان برخی آثار مشابه مانند موارد اعلام شده  آشنا باشه ،  این پایان بندی در وهله اگرچه شوکه کننده اما در ظاهر ادامه دهنده راه گذشتگان و به نوعی تحکیم همون جریان فکریه ؛ جریانی که گرچه در فیلم بچه رزمری پرسش آیا خدا مرده است رو پاسخ داد ، در اینجا در ظواهر فیلم هیچ اثر و نشانه جدی از خدا وجود نداره  اما در واقع شر چیزی نیست جز فقدان خیر و شیطان همون نادیده گرفتن خداونده.